ایمان و کار شایسته دو رکن اساسی است که موجب پیشرفت انسان و جامعه بشری میگردد و در نتیجه فعالیتهای او، فرهنگ پیشرو را به ارمغان میآورد، نویسنده مقاله پس از طرح مقدمه راجع به کار به مباحث زیر پرداخته است:
ایمان و کار شایسته و نمونه هایی از آن در قرآن مجید، معیار انتخاب افراد، هدف از خلقت، گفتار بر پایه کردار و جاودانی کردار.
و در پایان مقاله، نتایج کار شایسته ذکر شده است که عبارتند از: هدایت، محبت در دلها، استخلاف، در زمره صالحان، دست یابی به نور، بهترین آفریدگان، فرجام نیکو، عدم خسران، رؤیت عمل، مغفرت الهی، پاداش الهی، دخول در بهشت و درجات عالی.
کار، ایمان، عمل صالح.
انسان برای زندگی در دنیا همّی جز این ندارد که کارهایی برای کسب کمالات وجودی و به عبارت دیگر برای رفع حوائج مادی انجام دهد، چه اینکه انسان هر کاری را انجام میدهد یک نحو تعلقی به ماده دارد و با آن نیاز حیاتی خویش را برطرف میسازد. بنابر این، انسان مالک کار خویش و آنچه را که خود کرده میباشد.
ولی انسان چون نمیتوانست همه حوائج خود را به تنهایی و فقط با کار خویش مرتفع سازد این امر موجب شد که اجتماع تعاونی تشکیل داده شود و هر کس از کار دیگری استفاده کند و این اصل معامله و معاوضه است.
اختلاف کارها و تعدد نیازها موجب شد تا به فراخور ارزش کار قیمتهایی برای اشیاء قائل شوند.
اهمیت کار در زندگی بشر موجب شده که در قرآن همانطور که به مسأله ایمان توجه شده(1) به مسأله عمل و کار هم، توجه شود.(2)
در قرآن علاوه بر بیان کلی و تأیید اینکه ایمان و کار شایسته با یکدیگر نتیجه بخش است الگوها و مثالهایی هم ذکر شده است، که نمونه هایی از آن ذکر میشود:
الف ـ در داستان طالوت و جالوت، در مورد انتخاب طالوت از طرف خداوند برای فرماندهی سپاه جنگ و جهاد فی سبیلاللّه چنین آمده است:
...اِنَّ اللّه اصْطَفیهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ...(3)
در حقیقت، خدا او را بر شما برتری داده، و او را در دانش و (نیروی) بدن بر شما برتری بخشیده است.
ب ـ در داستان حضرت یوسف علیهالسلام آنجایی که خود را شایسته مقام وزارت اقتصاد معرفی میکند و اینکه توانایی دارد که با برنامه ریزی صحیح مملکت مصر را از قحطی نجات دهد، چنین آمده است:
اجْعَلْنِی عَلی خَزائِنِ الاَرْضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ.(4)
مرا بر خزانههای این سرزمین بگمار، که من نگهبانی دانا هستم.
ج ـ در داستان حضرت موسی و حضرت شعیب علیهماالسلام ، آنجا که دختران شعیب، از موسی نزد پدرشان تعریف میکنند، چنین آمده است:
...یَأَبَتِ اسْتَئْجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَئْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاَمینُ(5)
ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام میکنی: هم نیرومند (و هم) در خور اعتماد است.
کار نیک و شایسته میتواند به عنوان معیار انتخاب افراد باشد.
وَ مَنْ اَحْسَنَ قولاً مِمَّنْ دَعا اِلَی اللّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ اِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمینَ.(6)
و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت مینماید و کار نیک کند و گوید من (در برابر خدا) از تسلیم شدگانم؟
هدف از خلقت آدمی این بوده که چه کسی کار و عمل بهتر انجام میدهد:
اَلَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَوةَ لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَملاً وَ هُوَ العَزیزُ الْغَفُورُ.(7)
همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و اوست ارجمند آمرزنده.
یکی دیگر از مواردی که در قرآن مجید به آن پرداخته شده است این است که باید گفتار بر پایه و اساس کردار باشد. به همین جهت خداوند کسانی را که گفته هایشان فقط حرف است و کار و عملی را به دنبال ندارد، تقبیح کرده است:
یا ایُّهَاالَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عنداللّهِ اَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ. (8)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟ نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید.
بر همین مبنا است که خداوند شاعرانی که فقط اهل حرفند، تأیید نکرده است:
وَ الشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُنَ اَلَمْ تَرَاَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ وَ اَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لاَ یَفْعَلُونَ(9)
و شاعران را گمراهان پیروی میکنند، آیا ندیدهای که آنان در هر وادیی سرگردانند؟ و آنانند که چیزهایی میگویند که انجام نمیدهند.
از آیات قرآن چنین بر میآید که اعمال و کردارها در جهان باقی است و از بین نمیرود.
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللّهُ جَمیعاً فَیُنَّبئُهُم بِمَا عَمِلُوا اَحْصَیهُ اللّهُ وَ نَسُوهُ وَاللّهُ عَلی کُلّ شَیءٍ شَهِیدٌ.(10)
روزی که خداوند همه آنان را بر میانگیزد و به آنچه کردهاند آگاهشان میگرداند. خدا (کارهایشان را) بر شمرده است. و حال آنکه آنها آن را فراموش کردهاند، و خدا بر هر چیزی گواه است.
اِنّ الّذینَ اَمنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ یَهْدیهِمْ رَبُّهُمْ بِایمانِهِمْ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الاَْنْهارُ فی جَنَّتِالنَّعِیمِ.(11)
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، پروردگارشان به پاس ایمانشان آنان را هدایت میکند به باغهای پر (ناز و) نعمت، که از زیر (پای) آنان نهرها روان خواهد بود.
اِنَّ الّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرّحْمَنُ وُدّا.(12)
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به زودی (خدای) رحمان برای آنان محبتی (در دلها) قرار میدهد.
وَعَداللّهُ الّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلواالصّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الاْرْضِ.(13)
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین (خود) قرار دهد.
وَ الّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصّلِحینَ.(14)
و کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند، البته آنان را در زمره شایستگان در میآوریم.
صالحان در قرآن جزء کسانیاند که از نعمت هدایت برخوردارند و در زمره انسانهای والامقام میباشند.
وَ مَنْ یُطِعِ اللّه وَ الرَّسُولَ فَأولئکَ مَعَ الّذینَ اَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیِینَ وَ الصّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّلِحینَ وَ حَسُنَ اولئک رَفیقاً.(15)
و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته (یعنی) با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند.
رَسولاً یَتْلوا عَلَیْکُم آیاتِ اللّهِ مُبَیِّنَتٍ لِیُخْرِجَ الّذینَ اَمَنوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ مِنَ الظُّلُمَتِ اِلَی النّورِ...(16)
پیامبری که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت میکند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون برد.
اِنّ الّذینَ اَمنُوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ اولئِک هُمْ خَیْرُ الْبَرِیّة.(17)
در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند، آنانند که بهترین آفریدگانند.
الّذینَ امَنوا وَ عَمِلُواالصّلِحَتِ طُوبَی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَئابٍ.(18)
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان و خوش سرانجامی دارند.
در حقیقت انسانهای مؤمن صالحاند که سرمایه شان را که همان عصر و مدت زندگی شان، در این دنیا است هدر ندادهاند و گرفتار خسران نمیشوند.
وَالْعَصْرِ اِنّ الاِْنْسانَ لَفی خُسْرٍ اِلاّ الّذینَ اَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَواْبِالصّبْرِ.(19)
سوگند به عصر، که واقعاًانسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند.
و به طور کلی حیات و ممات آنان، با بدکاران تفاوت میکند.
اَمْ حَسِبَ الّذینَ اجْتَرَحُواْ السّیّئاتِ اَنْ نّجْعَلَهُمْ کَالّذینَ اَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّلِحَتِ سَواءً مّحْیَاهُم وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یَحْکُمونَ.(20)
آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (به طوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.
کسانی که بر پایه ایمان به خدا و آخرت، کار شایسته انجام دهند به نتایج والایی دست مییابند که مواردی از آن ذکر میشود.
در روز قیامت، آدمی اعمال خود را به عیان میبیند:
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرّةٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ.(21)
پس هر که هم وزن ذرهای نیکی کند (نتیجه) آن را خواهد دید و هر که هم وزن ذرهای بدی کند (نتیجه) آن را خواهد دید.
فَالّذینَ اَمَنواْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ.(22)
پس آنان که گرویده و کارهای شایسته کردهاند، آمرزش و روزی نیکو برای ایشان خواهد بود.
اِنّ الّذینَ اَمَنوُا وَالّذینَ هَادُوا وَالنّصَرَی وَالصَّبِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللّه وَ الْیَوْمِ الاْخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ اَجْرَهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَ لاَخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنونَ.(23)
در حقیقت، کسانی که (به اسلام) ایمان آورده، و کسانی که یهودی شدهاند و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پرودگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد.
الّذینَ تَتَوَفّهُمُ الْمَلئکَةُ طَیّبینَ یَقولونَ سَلَمٌ عَلَیکُمُ ادْخُلُوا الْجَنّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.(24)
همان کسانی که فرشتگان جانشان راـ در حالی که پا کند ـ میستانند ـ (و به آنان) میگویند: «درود بر شما باد، به (پاداش) آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید.»
انّ الّذینَ اَمَنوا وَ عَمِلوا الصّالحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً(25)
بی گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، باغهای فردوس جایگاه آنان است.
وَ مَنْ یَأتِهِ مُومِناً قَد عَمِل الصّالِحاتِ فَاولَئکَ لَهُمُ الدّرَجاتُ الْعُلَی.(26)
و هر که مؤمن به نزد او رود، در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، برای آنان درجات والا خواهد بود.
و نیز ایمان و اعمال صالح موجب فضل الهی و تکفیر سیئات و رحمت الهی میشود.(27)
1- از (ایمان) و مشتقات آن در قرآن کریم 811 مرتبه یاد شده است (عبدالرزاق نوفل، اعجاز عددی در قرآن کریم، ترجمه مصطفی حسینی طباطبایی، ص49.
2- رجوع نمایید به محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.
3- بقره/ 247.
4- یوسف/ 55.
5- قصص/ 26
6- فصلت/ 33.
7- ملک/2 و نیز به آیه 7، هود و آیه 7، کهف رجوع نمایید.
8- صف/ 3ـ2.
9- شعراء/ 226ـ 224.
10- مجادله/ 6
11- یونس/ 9.
12- مریم/ 96.
13- نور/ 55.
14- عنکبوت/ 9.
15- نساء/ 69.
16- طلاق/ 11.
17- بینه/ 7.
18- رعد/ 29.
19- عصر/ 3ـ1.
20- جاثیه/ 21.
21- زلزال/ 8ـ7.
22- حج/ 50.
23- ر ک. آیه 62، بقره، و نیز آیه 88، کهف و آیه 8، فصلت و آیه 31، نجم.
24- به آیه 32، نحل (16) و نیز آیه 60، مریم (19) و آیه 43، اعراف (7) رجوع نمایید.
25- کهف/ 107.
26- طه/ 75.
27- ر. ک. آیه 82، طه و آیه 38، نور و آیه 7، عنکبوت و آیه 35، زمر و آیه 30، جاثیه.